به گزارش خبرگزاری«حوزه»، حجت الاسلام محمد ادریسی نویسنده و محقق حوزوی نوشت: نه در فهم و نه در عمل معصوم نیستیم و خطاها از خدا نیست کار خودمان است و این خطاست که دو کار می کند :یک: اعتبار را کم می کند، دو: اعتماد را کم می کند و هم فساد آور و هم مفسد پرور است و این خطاست که لباس ذلت را بر تن آدمی می کند .
برخورد با خطاها باید با پختگی صورت بگیرد،ریشه ی خطاهای محسوس و غیر محسوس سه چیز است :
الف: دیدن و شنیدن خبرها و تحلیل ها و نظرها و داده های ذهنی غلط که یا اعلام می شود یا نمی شود.
ب: دوست داشتن ها و دوست نداشتن های افراطی و تفریطی که یا اظهار می شود و یا نمی شود.
ج: تغافل که یا سازنده هستند یا سازندگی ندارند مثلاً تغافل برای بیدارسازی وجدان ها و عقل است و می دانیم که انسان عقل دارد و کسی که عاقل است وجدان دارد و خطا نمی کند پس بنابراین انسان عاقل با وجدان خطاکار نیست، اما باز هم می بینیم که خطاها روز به روز بیشتر می شوند، سوال اینجاست که: چه کنیم؟!
پاسخ این است که اولاً:ترمیم، ثانیاً :ترسیم. ترمیم ها آنجا اتفاق می افتد که گذشته ای را خراب کرده باشیم، البته نه با امحاء و انساء خطاهای گذشته و پاک کردن صورت مسئله ها و فراموشی آن خطاها و ترسیم ها آنجا شکل می گیرد که برای آینده امیدی باشد که هست و این دو یعنی ترسیم و ترمیم هیچ وقت شکل و صورت به خود نمی گیرد تا اینکه فاصله های من های جامعه امروز ما با چهار میم کم شود.
آن میم ها عبارتند از:
1: مغازه،2: منزل، 3: مسجد، 4: مدرسه، با حضور شخصیت های اصلی خودشان که معلم و مرجع (فردی و نهادی که مورد رجوع مردم است) و مادر و مغازه دار و پر کردن شکاف و فاصله های که میان آنها ایجاد شده است با ابزار که احتکارشده یا نادرست استفاده می شود و با محتوای که در اختیار هست.
میان اینها فرق بگذاریم بعضی ها هستند که کاری نمی کند و عده ای هستند که کاری می کند اما خطاست و گروهی هم هستند که کار می کند و در آن عمداً خطا می کنند و افرادی هم هستند که هر کاری کنند خطا نشان داده و محاسبه و معاقبه می شوند و گروهی هم هستند که هر کاری کنند حتی اگر هم خطا باشد نه معاقبت می شوند و نه کسی کاری به کار آنها دارد.
این یک خواهش است نه یک هشدار،گرچه هرگز خطاها به نقطه صفر نمی رسد، اما باهم توافق کنیم که تا می توانیم در این زمان و مکان خطا را تا آنجا که می توانیم کاهش دهیم و این بیست نکته کوتاه درباره خطا و خطاکاران را مورد توجه قرار دهیم:
نکته اول: مبداء و اصل و آثارخطاهای بزرگ در اولویت قرار بگیرند و به آنها توجه خیلی بیشتری بشود.
نکته دوم: با آنها که از جایگاه اجتماعی خود سوء استفاده می کنند بدون توجیه برخورد قاطع تری صورت بگیرد.
نکته سوم:به کسی که از روی نادانی خطا می کند و آنکه عمدی همیشه پنهانی خطا می کند یک نگاه نداشته باشیم.
نکته چهارم:میان کسی که به بهانه کار خیر کردن خطا کرد با کسی که اینچنین ادعای ندارد درست قضاوت کنیم.
نکته پنجم:طرفداری علنی و مستمراز خطاکار با هر عنوان و پست و مقام بدون توجیه جرم تلقی بشود.
نکته ششم:تصحیح خطاها شروع کننده خطاهای دیگر نباشد یعنی از سرچشمه ها برخوردها صورت بگیرد.
نکته هفتم:کسی که با خطای خود درحق دین و به دیانت ضربه می زند با کسی که در حق شخص خطایی مرتکب می شود فرق گذاشته شود.
نکته هشتم:در تصور و مبالغه میان کسی که سابقه خوبی داشته با کسی که بد سابقه بوده است تفاوت قائل شویم.
نکته نهم:میان کسی که یک بارآشکارا خطا می کند با کسی که پشت سرهم پنهانی خطا می کند باید فرق گذاشت.
نکته دهم:با جوان و نوجوان متناسب با سن و سال و تجربه او به گونه که مناسب باشد با تسامح برخورد شود.
نکته یازدهم:به خطاکار اسیر و معتاد به آن خطا فرصت بیشتری داده شود که خطا های خود را ترک کند.
نکته دوازدهم:فرض دشمنی با خطاکار نباید در او و یا دیگران زنده شود که تصحیح و اصلاح را منتفی می کند.
نکته سیزدهم:نباید بگونه ای صحنه را به نفع خطا کاران ترک کرد که توهم شود حق با آن خطاکار بوده است.
نکته چهاردهم:اهمال در تصحیح خطا و شتاب ورزیدن در تصحیح خطاها هر دو مضر است.
نکته پانزدهم:معالجه خطاها با بیان حکمت و برخورد آرام و بعد ترساندن و همراه با رحمت و شفقت و آموزش علمی و عملی و معرفی جایگزین و در آخر اگر درست نشد شوراندن دیگران علیه خطاکار مراحل تصحیح خطا است.
نکته شانزدهم:بعد از پشیمانی و عذر خواهی باز گرداندن حق به حق داری که خطا در حق او صورت گرفته است.
نکته هفدهم:پشت کردن به خطاکار بعد از گفتگو با خطاکار و بیان بخشی از خطا ها کفایت می کند بعد همکاری برای جبران خطا بعد ترد و ترک اگر اصرار بر خطا داشت.
نکته هجدهم: مداخله برای فرونشاندن غوغا و جنجال و خاموش نمودن آتش خطاها از هر فرد که باشد یک وظیفه است.
نکته نوزدهم: دفاع و پشتیبانی از خطاکاری که شایستگی برگشتن از خطا درآن هست لازم است.
نکته بیستم: با احتیاط خطا کاران را ملامت کنیم و سرزنشنمودن خطاکار با سعه صدر باشد نه علنی به شکلی که آبرو ریزی نشود.